کودک

هر خاکستری قصه ای روشن دارد.

برای خواهران و برادرانم...

خواهر و برادر فلسطینی‌ام،
سلام
این روزها خیلی ها در جهان به تو فکر می‌کنند
من هم خیلی به تو فکر می‌کنم …
این روزها که مظلومیت تو را میبینم، به تو می‌اندیشم. وقتی آتش شعله‌ور درون سینه‌ات را می‌بینم، قلبم آتش می‌گیرد. بغض درون گلویت را می‌فهمم و با تو فریاد می‌زنم.
خواهر و برادرم، بدان!
هم‌دردی‌ و هم‌دلی‌ من با دیگرانی که از دور دستی بر آتش دارند و فقط همدردی می‌کنند، فرق دارد.
اشک‌های گرم تو به گرمای گریه‌های من در فراق پدرم است. همدردی من با ناله های جانسوز تو از سر دردآشنایی ست.
خواهر و برادر فلسطینی،
پدران و برادران گلگون کفن ما، دوشادوش همه‌ی مظلومان سراسر تاریخ ایستاده اند.
من و تو چیزهای مشترک زیادی داریم که مهمترین آنها «درد» نیست.
مهمترین اشتراک ما “امید” است.
ما «درد» را چشیده‌ایم. مظلومیت «درد» دارد. بغض و اشک دارد.
ولی “ذلت” ندارد. “امید” دارد.
ما امیدواریم . همانطور که مقاومت‌ها و رشادت‌ها و شهادت‌ها پیروزی هایی را به بار آورده است، پیروزی های بزرگتر نیز از راه خواهد رسید.
ما و شما همراه همیشه تاریخ با مظلومان عالم بوده، هستیم و خواهیم بود تا آینده‌ی روشنی که همه منتظرش بودند از راه برسد.
ما در این راه از ویرانی خانه‌ها و ریختن خون‌هایمان هراسی نداریم، ما آینه در آینه در عالم منعکس شده‌ایم و خواهیم شد.
دشمنان می‌خواهند با نور خدا بجنگند، آینه‌ها را می‌شکنند، درحالیکه هر آینه ای که بشکند به ده‌ها آینه مبدل خواهد شد.


سلام و درود خدا بر شما و بر شهدای عزیزتان

امید...